شاعره

نوشته های یک دختر نوجوان

شاعره

نوشته های یک دختر نوجوان

من اشعارم رو این جا میذارم برای اطلاع رسانی. لطفا نگاهی به اونا بندازین. این ها سروده ی خود من هستن.

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

نرگس قلبم تویی ، ریحانه ی باغم تویی

عشق و روح و جان من ، آلاله ی باغم تویی

 

گاه آبی ، گاه آتش ، گاه ابر و آفتاب

گاه گرمی ، گاه سردی ، گاه نرمی مثل آب

 

هر چه باشی ، هر چه خواهی ، می پذیرم با دلم

ای گل خوب خدا ، ای مهربان آبی ام

 

ارچه کودک ، ارچه خواهر ، هرچه آوایم کنی

تو منی ، ریحانه ای ، سرسبزی و جانم تویی

یا علی

زهرا صادق زاده

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۶
زهرا صادق زاده

قدر بسی نعمت است

ماه خدا رحمت است

 

فطرت در عید فطر

هدیه آن قادر است

بنده ی خوب خدا

با دل پاکت بیا

 

تا که نوازش شوی

از سر لطف و سخا

یا علی

زهرا صادق زاده

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۴
زهرا صادق زاده

تقدیم به فرزند سوم خانواده ام ، ریحانه

ای عزیز من

دلم گرفته است

شایدم شکسته است...

از میان چشم های سکوت

از میان راز های تلخ

لا به لای قلب های یخ

گذشته ام...

کوزه ی سکون خویش را شکسته ام...

گنجه ی محبتم گم است

بین قاب عکس های خاطره

یک وجب صفا و دوستی کم است...

ای سفیر روز های پیش رو

ای جدا شده ز حرف های چند رو

ای کلید راز های گم شده

ای سفیر روز های "بد شده"...

کاش ، از میان حرف های آفتاب

لای سرو های سربلند

توی راه های پر ز گل

بوی ساز تنبک و دهل

از میان آن همه بهشت...

یک وجب صفا و دوستی

ذره ای خوشی و راستی

دست چین کنی و خود بیاوری

با دعا و بوی گل بیاوری

قول می دهم

آن کمی از آسمان صاف تو

آن صدای غنچه ی نیاز تو

ان دل شکسته و گرفته را

دوباره زود باز کند

قول می دهم... با تمام قلب قول می دهم...

یا علی

زهرا صادق زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۲
زهرا صادق زاده

خداوندا ، اکنون در سفرم. سفری به سرزمین های زیبا و سرسبز که درختانش در میان سرزمین های خشک و بی آب و علف سایه گسترده اند.

جاده را گام به گام می پیمایم. ثانیه ها و دقیقه ها آرام می گذرند. می اندیشم که چشمه آب حیات در پیش روی من است اما چشمه مانند رویایی دلفریب محو می شود و چیزی نمی ماند جز گرمای بسیار راه.

تا زمانی که پای در راه راست نهاده ام ، مشکلات ناچیزی دارم . اما از همان لحظه که بی راه را برمی گزینم ، مشکلات رخ می نمایاند.

الهی ، من می روم تا بیاموزم و آنچه آموخته ام را به کار گیرم. در این راه می آموزم با تو و به یادت باشم تا دلم آرام گیرد. اطمینان یافتم که راه تو پر از برکت و آرامش است. راهی که جز صالحان آن را نمی پویند.

ما را به راه خود هدایت فرما

آمین

یاعلی

زهرا صادق زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۵
زهرا صادق زاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۱
زهرا صادق زاده

می بارد باران...

با آرامش دریا ، با سکوت ساحل ، با فراوانی نعمت ، با شکوه زمین ، بر بلندای آسمان ، به زیبایی معراج ، به آزادگی پرواز ، به شلوغی شهر ، به ظرافت گل ، به وسعت دشت ، به سختی سنگ ، به درخشندگی گوهر ، به پاکی آب ، به روشنایی خورشید و به تاریکی شب .

و خداوند باران را آفرید.

آرام مثل دریا ، شلوغ مثل شهر ، ساکت مثل ساحل ، با شکوه مثل زمین ، بلند مثل آسمان ، زیبا مثل معراج ، آزاد مثل پرواز ، ظریف مثل گل ، سخت مثل سنگ ، درخشنده چون گوهر ، پاک همچون آب ، روشن مثل آفتاب و تاریک همچون شب.

وباران ، بارید و بارید و بارید . . .

یاعلی

زهرا صادق زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۴
زهرا صادق زاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۴۰
زهرا صادق زاده